صدیقه کنعانی

در بحبوحه اعتراضات اخیر و درست در روزهایی که جنبش «زن، زندگی، آزادی» با شور و حرارت تمام در جامعه ایران در جریان بود، رسانه ملی در روز تولد حضرت فاطمه ع همچنان حدیث «هیچ مردی او را نبیند» را ترویج می‌کرد. درحالی‌که سیل مخالفت‌ها با حجاب اجباری فضای جامعه و شبکه‌های اجتماعی را فراگرفته است و حتی بخشی از اقشار سنتی و مذهبی و زنان چادری به اشکال مختلف همراهی خود را با این مخالفت‌ها نشان داده‌اند، به نظر می‌رسد حاکمیت گوشی برای شنیدن ندارد.

زن مذهبی بر علیه حجاب اجباری

زن بر اساس قرائت مذهب سنتی در پستوها جا داشت و دائم به او یادآوری می‌شد «بهترین وضعیت برای او این است که او نامحرمی را نبیند و نامحرمی هم او را نبیند».

به اعتقاد نگارنده، انقلاب اسلامی اما مهم‌ترین عامل در شکسته شدن این سد و عبور از فتواها و سفارش‌های این‌چنینی بود و دست‌کم زن سنتی آزادی از این حصر را مدیون انقلاب است.

در جریان تظاهرات و حضور خیابانی در عصر انقلاب حضور زنان در صحنه مورد استقبال بخشی از متولیان دین به‎خصوص رهبران انقلاب قرار گرفت و همین فرصتی شد برای آزادی زن سنتی از حصر خانه. ولی این تازه شروع ماجرا بود.

پیروزی انقلاب و روی کار آمدن یک نظام دینی برای خیل دخترانی که به دلیل بی‌اعتمادی خانواده‌هایشان به فضای عمومی جامعه از تحصیل محروم مانده بودند فرصت مناسبی ایجاد کرد که در سطوح مختلف جبران مافات کنند. همچنین نیاز به رأی زنان باعث شد نه‌تنها از حق رأی برخوردار شوند، بلکه قبل از هر انتخابات مدتی زنان و حقوق و خواسته‌هایشان موضوع رسانه‌ها و تریبون‌های رسمی و غیررسمی باشد. هرچند اکثر این وعده‌ها محقق نمی‌شد، ولی دست‎کم حقوق و خواسته‌ها و همچنین قدرت آنان به خودشان یادآوری می‌شد.

مانع بعدی ورود به عرصه کار و فعالیت‌های اجتماعی بود که عبور از آن به مدد نیاز حاکمیت در دوره جنگ به همکاری زنان و ایجاد و گسترش دانشگاه آزاد در اقصی نقاط ایران میسر شد. گرچه متحجران با تمام قوا کوشیدند این حضور را به عرصه‌های آموزشی و درمانی و خدماتی و امثال آن محدود کنند و تریبون‌های رسمی تحت نفوذ آنان همچنان بر نقش مادری و همسری زنان تأکید می‌کردند و دائماً همایش‌ها و نشست‌ها برپا می‌شد که برتری نقش خانه‌داری و بچه‌داری را به آنان یادآوری کنند.

نیاز حاکمیت به حضور زنان در عرصه‌های هنر مثل سینما و تئاتر موجب شد اینجا هم در بسیاری موارد از توصیه‌های مقدس‌مآبان فاصله بگیرد و مثلاً پاسخ استفتاء از رهبر انقلاب در مورد بدحجابی یک هنرپیشه، به نفع عدم سختگیری و مدارا تمام شد.

حضور زنان در مسابقات و میدان‌های ورزشی و رقم زدن پیروزی‌های شیرین، نشان‌دهنده توانمندی و ظرفیت زنان ایران در عرصه‌های مختلف بود که متحجرین چشم دیدن آن را نداشتند. اینجا هم رسانه‌های رسمی تحت نفوذ آنان چشم بر روی این حضور بستند و با نادیده گرفتن این موفقیت‌ها و عدم بازتاب مناسب رسانه‌ای آن‌ها، برگ دیگری بر تبعیض علیه زنان افزودند.

به‌مرور زمان با پیشرفت فنّاوری ارتباطات و ایجاد و بسط فضای مجازی به‌خصوص شبکه‌های اجتماعی امکان ارتباط زنان با یکدیگر و با جهان بیشتر شد و انحصار رسانه‌ای قدرت حاکم از بین رفت. شنیدن صداهای متفاوت و ایجاد فرصت انتخاب بین قرائت‌های مختلف امکان مفاهمه بین زن مذهبی و غیرمذهبی، سنتی و مدرن، پیر و جوان و… را فراهم کرد و باعث شد دست‌کم در بعضی موارد این شکاف‌ها کمتر شود.

تبعیض و تلاش برای محدود کردن و کنترل زنان، در تمام مدت این 44 سال که همه زنان به ‌نوعی آن را چشیده‌اند یا شاهد آن بوده‌اند، باعث یکدست شدن آنان علیه تفکر حاکم شد و آن را قدم‌به‌قدم از مواضع قبلی‌اش عقب راند و حالا حجاب اجباری اخیراً به بزرگ‌ترین چالش نظام تبدیل شده و به نظر نمی‌رسد توانی برای حفظ آن باقی مانده باشد.

در باره ی نویسنده

ادمین سایت

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *